انالله و انا الیه راجعون
به نام خدا.
سلام به همه دوس جونیام.
نمیدونید چه حالی دارم .امروز ظهر یه اتفاق خیلی بد افتاد.شوهر دختر خالم تصادف کرد و در جا فوت کرد.نمیدونید وقتی شنیدم چه حالی شدم.آخه جوون بود حدود 27 الی 28 سالش بود.نازی دختر خالم نازی احمد کوچولو بچشون.آخ خدا جون چرا؟مریم که طعم بی پدری رو کشیده بود چرا باید این طوری بشه چرا ؟چرا باید مزه بی شوهر بودن رو هم احساس کنه.دختر نازیه.چقدر سخته ...........یعنی احمد هم باید بی پدر، بزرگ بشه اونم مث مادرش؟
آخه چرا خدا.
براشون دعا کنید برا اونی که دسش از دنیا کوتاه شده ودیگه نیست که خدا بیامزتش
و به مریم صبر بده بتونه این داغ بزرگو تحمل کنه .
ای خدا ،خدای خوبم به مریم صبر بده.خودت مواظب احمد کوچولوش باش.خدای خوبم تو رو به همین روزای عزیز قسمت میدم محمد و بیامرزیش،رحمتت رو شامل حالش کنی.
من تازه اومدم تو جامعه وبلاگ نویسا
دوست جونیتم نیستم
ولی خیلی ناراحت شدم
خدا بیامرزدش
به احمد و مریم هم صبر بده انشاالله
پاینده باشی
وای خیلی ناراحت شدم.خدا بهشون صبر بده:(
خدا رحمتش کنه..چقدر غمناک بود نوشته ات:(
خدا آدمهای خوب رو تو روزای خوب میبره..ایشالا که محمد آقا هم مورد رحمت خدا باشن و بهترین جاهای بهشت ازیشون باشه
برای همسرش و فرزندش دعا می کنم که خدا بهشون صبر بده..
خدا بیامرزتشون ...:(